هرسال به طرز عجیبى منتظر اومدنت بودم
هرسالم اتفاق خاصى نمى افتاد
اما من چشم انتظار رسیدنت میموندم
تا اینکه دیدم زیادى دارم بزرگ میشم
هِى بزرگتر ... سر به راه تر ... سر به زیر تر
ولى خب :) ...
* : فاضل نظری
از اینا که این روزا از همه بیشتر باید تمرینشون کنم
از اینا که همش باید یادم باشه
از اینا که قبلا فقط شعار نبود ، با تموم وجود زندگیم همین روالو داشت ...
از اینا که باید باشم ، که باید دوباره بشم ...
* ... هرکجای جهان که تو را بخوانند
گل از گلشان میشکفد !
رضا کاظمی
وقتی یک کروکودیل جسور یک کبوتر گستاخ را به تصویر میکشد :)
+ آدم های دوست داشتنی زندگی من. .. این قسمت : کرو :)
* از سینه جدا مشو که جانی. ..
مولوی جان
دلم "نبودن" میخواست ...
یک نبودن بی بازگشت بی اثر بی خاصیت که نه به جایی بر بخورد نه کسی حسش کند ... نه خانی آمده و نه رفته ... شتر دیدی ندیدی ... یک کبوتر فراری که آزادش کنند و سراغش را نگیرند ... تعلق داشتن دست و پاگیر است ... خسته کننده است ... دنبال یک معجزه ام شاید ..
دلم "نبودن" میخواهد ...
شبیه صدای آبپاشی باغچه های حیاط همین الان کنار گوشم ... کنار پنجره :)
سلام حضرت باران ... سلام حضرت عشق ...
لبخند معجزه ی انسانیت است :)
و ما هنوز و تا همیشه در پی معجزه ایم
دریغ از اینکه در همین حوالی ... هر روز معجزه ای هرچند بی صدا رخ میدهد
...
سلام :)