نامه ها یک روز بادبادک میشوند :)

آسمانـ سبز پر رنگ ...

نامه ها یک روز بادبادک میشوند :)

آسمانـ سبز پر رنگ ...

الهی !
قد انقطع رجائی
عن الخلق
و " انت " رجائی

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام ...

...
..

قرار نیست هرچیزی که مینویسم عین حقیقت باشد !
اینجا من نیست :) مطمئن باشید
مینویسم پس هستم

مثل اتوی داغ چسبیده بودم به رخت خوابم، جلز ولز میکردم و میسوختم و میسوزاندم! اما جدا نمیشدم؛ به مامان میگفتم دلم برایش تنگ میشود توروخدا جدایمان نکنید، مامان راضی نمیشد، میگفت خودت خواستی، هیچ کس دیگر مثل او نمیتواند دوستت داشته باشد، اما تو اینطور خواستی! تنوع! جدایی! نگاهش مظلومانه میخ چشمان من است، آن یکی چندش آور و امیر است! اسمش امیر است! بغض میکنم، بیچاره ترین موجود عالمم، از خواب میپرم، مثل اتویی که از برق بیرون بکشی و از لباس جدا کنی! ...

  • کبوتر خاتون