نامه ها یک روز بادبادک میشوند :)

آسمانـ سبز پر رنگ ...

نامه ها یک روز بادبادک میشوند :)

آسمانـ سبز پر رنگ ...

الهی !
قد انقطع رجائی
عن الخلق
و " انت " رجائی

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام ...

...
..

قرار نیست هرچیزی که مینویسم عین حقیقت باشد !
اینجا من نیست :) مطمئن باشید
مینویسم پس هستم

امتحان امروزم بد نبود ، یعنی بد بود ولی نه به فضاحت امتحان شنبه و آن آمار استنباطی نفرین شده ، اپلیکیشنم دیشب به زور تمام شد و سر هم بندی کرده و به استاد نشان دادم! میبینید؟! دانشجوی بی انگیزه ای شده ام که این خودم را خسته تر از همه کرده ... اما مهم نیست ، انقدری امروز نسبت به دیروز هوا تمیز تر و دلپسند تر بود که لبخند گوشه ی لبم را هیچ چیز نخشکاند ، حتی همه ی آدم های توی اتوبوس هم باهم میگفتند و میخندیدند ! بی هیچ اغراق و استعاره و کنایه ای عرض میکنم ! همه خنده هایشان از ته دل بود ... این هوای چرک تهران چه ها که بر سر حال و هوای ما نمی اورد ... بگذریم ... از گم شدن آویز طلای ساعتم و بوی بد یخچال و ترشی کپک زده و گربه ی سیاه کریه جلوی در خانه هم که بگذریم در کل روز خوب و قشنگی بود حتی با همان زشتی هایش !! شام را هم به بهانه ی امتحان فردا از گردنم ساقط کردم و سرخوشانم ! اما امتحان فردا ... که عجیب زیاد است و من هیچ چیزش را نمیدانم چرا که از گوشه ی کتاب فقط تعداد صفحات را دیده ام و با نفس عمیقی محل را ترک کرده ام همین! ... بهداشت روانی دو واحدی با استاد فردوسی* :| بد نمره بده ترین استاد دانشکده :| القصه اینکه گذاشتن این پست صرفا جهت نوشتن یه روز و نیم روز در یک جا بوده و هیچ ارزش دیگری ندارد ... 
حلالیت ✋ 



*خانم دکتر روانشناسی که شاید در تلویزیون دیده باشیدش
  • کبوتر خاتون