نامه ها یک روز بادبادک میشوند :)

آسمانـ سبز پر رنگ ...

نامه ها یک روز بادبادک میشوند :)

آسمانـ سبز پر رنگ ...

الهی !
قد انقطع رجائی
عن الخلق
و " انت " رجائی

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام ...

...
..

قرار نیست هرچیزی که مینویسم عین حقیقت باشد !
اینجا من نیست :) مطمئن باشید
مینویسم پس هستم


بغض مثل گردوی گس کال توی گلویم چنبره زده ... تو انگار کن که یک آدم دست و پا دار تمام وجودم را در خود حبس کرده باشد ... با دست هایش چشم و دهانم را گرفته باشد ... پایش روی دستم باشد ... نمیتوانم بنویسم ...  ارزش ادبی این پست چشم بپوشید! حال امشب حال نیست ... برای شب آخر ... سخت گذشت ... فقط اینکه بدجور سیاه شده ایم ؟نه ؟! اینکه حوصله ی آدم ها را نداشته باشم از بدبختی و روسیاهی من ... سیاهم اما سیاهی آدم ها من را گرفته ... سخت است سخت سخت! سحر آخر سخت است .... سخت ... های رمضان ... آدم نشده ام که میروی ... اعوذ بالله من نفسی ... هعی
  • کبوتر خاتون